در حال خواندن
منتقدان دلقکند و «حامد بهداد» بازیگر است!
0

حال فرض محال را بر این بگذاریم که همه منتقدان فیلم مهرجویی و بازی بهداد اشتباه کرده اند و مارلون براندوی ایران حرف حق را زده است؛ آیا چنین ادبیاتی در شان یک بازیگر سینمای ایران است؟ «دلقک»، «لوده بی مصرف»، «تو دهنی خوردند»، «از کسی پول گرفتند…»، حق اشخاصی است که اقدام به انتقاد از فیلم مهرجویی کرده ‌اند؟!
حامد بهداد در گفت و گویی که امروز منتشر شده با ادبیاتی زننده که در شان یک سینماگر نیست، عجیب ترین هتاکی را متوجه منتقدان آخرین فیلم داریوش مهرجویی و دیگر فیلمی نموده که او در آنها نقش آفرین بوده تا بیش از پیش زمینه نقدش فراهم شود.به گزارش «تابناک»، «این فیلم با فروشش تودهنی بزرگی برای آدم های منفی باف است که برای «اخراجی ها» و «رسوایی» نقد مثبت نوشتند در صورتی که ایشان چیزی درباره سینما نمی داند. کسانی که دانشمندهای سرزمینشان را فراموش می کنند و به داریوش مهرجویی اهانت می کنند. دوتا دلقک (البته دلقک شأن دارد) بهتر است بگویم دوتا لوده بی مصرف در یک برنامه تلویزیونی دو سال پیش نشستند تا درباره آقای مهرجویی حرف بزنند، اما درباره همه چیز حرف زدند جز فیلم مهرجویی. حالا هم برخی به خاطر یکسری مفروضات پیش پا یا پشت پا افتاده این اجازه را به خودشان می دهند که به دانشمندی که قربانی سانسور وزارت ارشاد است توهین کنند. نمی دانم برای این کار از چه کسی پول گرفته اند… .»اینها بخش مهمی از گفت و گوی امروز حامد بهداد با یکی از روزنامه ها بود. اگر اهل حضور در میان اهالی هنر و به خصوص سینمایی‌ها باشید، در خواهید یافت که بسیاری از ایشان خصوصیات منحصر به فردی دارند که وجه تمایز ایشان با بسیاری دیگر از همکارانشان نیز می‌تواند باشد. درباره حامد بهداد، عصبی بودن شاید یک وجه تمایز آشکار باشد و بهداد ثابت کرده در این زمینه رقیبی ندارد اما به هر صورت این عصبی بودن تا جنبه عمومی نیابد و موجب آسیب به دیگران نشود، ارتباطی به دیگران ندارد اما تنها تا آن زمان.این بازیگر جوان که در ابتدای حضورش در سینما و به خصوص پس از بازی در فیلم «روز سوم» تصور می‌شد از استعداد بالایی در بازیگری برخوردار است، خیلی زود اسیر غرور شد و همین غرور او را در همان سطحی که بود نگه داشت تا حامد بهداد عصبی که هیچ نقدی را بر نمی‌تافت، سطح بازیگری اش به یک تیپ محدود شود و در اکثر نقش آفرینی‌های جدی اش، شاهد یک چهره عصبی باشیم که با گریم پیر یا جوان در حال ارائه یک تیپ است و اساساً انگار اهمیتی ندارد که برای این کاراکتر چه مشخصاتی نوشته شده است!در همین دو فیلمی که اکنون از بهداد روی پرده است نیز علی رغم آنکه بهداد در یکی، (چه خوبه برگشتی) نقش یک داندانپزشک پیر شکست خورده را بدون یک تار موی سپید در صورتش بازی می‌کند و در دیگری، نقش یک پزشک جوان آرمان خواه (فرزند چهارم) را برعهده دار، تقریباً یک بازی مشابه و عصبی ارائه می‌دهد و نمی‌تواند از تیپی که چندین سال اخیر مقابل دوربین برده، فراتر ظاهر شود. توصیه می‌کنیم اندکی به بازی اساتید که یک نقش را حتی با مشخصات نزدیک به هم در چند فیلم، متفاوت بازی کرده‌اند داشته باشد و تصور نکند، تاکنون بیش از یک «تیپ» در سینمای ایران بوده است.اتفاقاً یکی از دلایل افت کیفی هر دو فیلم «چه خوبه برگشتی» و «فرزند چهارم»، بازیهای ضعیف و تکراری حامد بهداد بود که ضربه اساسی به این دو اثر زده و  احتمالاً کارگردانان را نیز به فکر فرو برده که تنها ارائه این تیپ را به او محول کنند و از این پس نقشی به جز چهره های عصبی آماده درگیری را به او ندهند! حال چنین «تیپی» در مقام هتاکی به منتقدان برآمده و ایشان را به جرم نقد اثر مهرجویی، دلقک و لوده خطاب کرده و نقدها به این فیلم را پیش افتاده خوانده است و البته مهرجویی را تا حد بت بالا برده است!

به هر حال شاید اگر داریوش خان مهرجویی، به هر بازیگر دیگری نیز فرصت دو حضور مکرر در فیلمش را علی رغم عدم شایستگی آن بازیگر می‌داد، بازیگر مذکور چنین سینه چاکی‌هایی می‌کرد و درصدد «بت سازی»‌هایی بر می‌آمد که دهه ها است از ان آسیب می‌بینیم. واقعیت آن است که داریوش مهرجویی دانشمند نیست و بعید می‌دانیم خود استاد هم چنین ادعایی داشته باشد، بلکه یک فیلم ساز توانمند است که دیگر برخلاف سال‌های پیشین با حوصله و وسواس در داستان پردازی، بازی گرفتن و چینش دکوپاژ و تصویبررداری عمل نمی‌کند و این حق منتقدان است که به استاد نهیبی بزنند و درخواست نمایند که باز هم فیلم‌هایی همچون «میهمان مامان» یا «اجازه نشین‌ها» بسازد.بی‌شک هیچ کس منکر آسیب‌هایی که در ممیزی به روند فیلم سازی مهرجویی زده نیست اما آیا ممیزی به مهرجویی فشار آورده که به جای بهره برداری از بازیگران جدی در فیلم‌هایش از چهره‌هایی همچون مهناز افشار و حامد بهداد استفاده کند که اصلاً در حد نقش‌های سپرده شده نیستند و یا آیا ممیزی فشار آورده که حداقل این «تیپ‌ها» در یک دکوپاژ حساب شده قرار نگیرند و شلخته بودن دکوپاژ و سردستی بودن انتخاب موسیقی فیلم نیز کار ممیزی است یا از بی حوصلگی استاد نشأت می‌گیرد؟ نکته جالب اینکه بهداد در دفاع از فیلم «چه خوبه برگشتی» به فروشش استناد کرده و این اتفاق را یک «تودهنی» به منتقدان این فیلم تلقی کرده و در ادامه مخالفان فیلم مهرجویی را حامیان فیلم ده نمکی خوانده، حال آنکه خودش با همان استدلالی از فیلم مهرجویی دفاع کرده که ده نمکی از فیلمش دفاع می‌کرد و اگر فروش معیار کیفیت و ارزش گذاری فیلم باشد که طبیعتاً «اخراجی ها ۲» به مراتب با کیفیت تر از «چه خوبه برگشتی» قابل ارزیابی خواهد بود و بنابراین چنین نگاه تک بعدی و دفاع های عصبی، حکم خودزنی پیدا می‌کند.حال فرض محال را بر این بگذاریم که همه منتقدان فیلم مهرجویی و بازی بهداد اشتباه کرده اند و مارلون براندوی ایران حرف حق را زده است؛ آیا چنین ادبیاتی در شان یک بازیگر سینمای ایران است؟ «دلقک»، «لوده بی مصرف»، «تو دهنی خوردند»، «از کسی پول گرفتند…»، حق اشخاصی است که اقدام به انتقاد از فیلم مهرجویی کرده ‌اند؟! واقعاً آیا نباید گفت که منتقدان همان قدر دلقکند که «حامد بهداد» بازیگر است تا این  تعبیر شود که: هرکس بد ما به خلق گوید / ما چهره‌ او نمی‌خراشیم / ما خوبی او به خلق گوییم / تا هر دو دروغ گفته باشیم!البته به هر حال چنین رفتارهایی از حامد بهداد عادی شده و او پیش از این در نامه‌ای که خطاب به عرب نیا منتشر کرده بود و بعدها به راحتی تکذیبش کرد، ادبیاتی به مراتب بدتر از این به کار برده بود و یا در گفت و گویی با یکی از رسانه‌های فارسی زبان خارج از ایران گفته‌هایی مطرح کرده بود که بازنشرش برای حسن ختام و درک گفتار و رفتارش، ضروری است.بهداد در پاسخ به اینکه چرا زن ایرانی نمی گیرد، گفته بود: «زن های ایرانی خیلی خشن هستند، تازه وقتی کتکشان می زنی شکایت می کنند و در مورد حقوق زنان حرف می زنند، به جای اینکه مثل زنان مالزی بعد کتک خوردن دستشان را به روی سینه شان جفت کنند و تعظیم کنند و بگویند ارباب عفو بفرمایید، تهدید می کنند که مهریه ام را به اجرا می گذارم و پدرت را در می آورم! با آن مادر حسودت! بعد هم بچه را با خودشان می برند و تو را می اندازند زندان! (خنده)»

درباره نویسنده
عبداله افتاده
دانش آموخته رشته روابط عمومی الکترونیک هستم، به واسطه شرایط زندگی رشته‌های مختلف کاری را تجربه کردم، تا اینکه در سال 1380 با ورود به خبرگزاری ایرنا استان تهران به عنوان خبرنگار متوجه اشتیاق فراوان به این حرفه شدم. از آن زمان تاکنون نیز در رسانه‌های مختلف در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات مشغول به فعالیت بوده‌ام. موجب خرسندی است اگر انتقادات، پیشنهادات و سوژه های خبری خود را از طریق کانال‌های ارتباطی زیر با من به اشتراک بگذارید.

ارسال یک نظر