در حال خواندن
جنایت برای «کارت شارژ نسیه»
0

جوانی که پیرمرد مغازه داری را به دلیل ندادن کارت شارژ نسیه کشته بود، صبح روز گذشته در حضور مقام قضایی و کارآگاهان پلیس جنایی آگاهی خراسان رضوی چگونگی وقوع قتل را تشریح کرد.
نود آی سی تی – متهم ۲۶ ساله این پرونده جنایی در حالی که حلقه های آهنین قانون، دستانش را می فشرد در سه راهی محل جنایت واقع در خیابان سامعی بولوار بهمن خواجه ربیع از خودروی پلیس پیاده شد. نگاهی حسرت بار به در مغازه خوار بار فروشی انداخت و یک لحظه در افکار خود غوطه ور شد؛ شاید با خود می اندیشید اگر آن روز چاقو در جیبش نگذاشته بود، اکنون کابوس اعدام آزارش نمی داد. جمله «مواظب اظهارات خود باشید و حقیقت ماجرا را بیان کنید» که از سوی قاضی اسماعیل شاکر عنوان شد، رشته افکار متهم را پاره کرد. او که اکنون متهم به قتل عمد است، مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت و پس از معرفی خودش گفت: آن روز برای خرید کارت شارژ وارد مغازه پیرمرد شدم و از او خواستم یک کارت شارژ نسیه به من بدهد ولی او به من ناسزا گفت و من هم با فحش جوابش را دادم و از مغازه بیرون آمدم. در این هنگام پیرمرد مغازه دار در حالی که یک چوبدستی داشت، به طرفم آمد و ضربه ای به سرم زد. من هم با یک دست چوبش را گرفتم و با دست دیگر چاقوی جیبی ام را بیرون کشیدم و ضربه ای از پشت به شانه اش زدم.
در زمان درگیری، بستگان پیرمرد هم از منزل بیرون آمدند که یکی از آن ها داماد او بود. من یک آجر برداشتم و به طرف شیشه منزل آن ها پرت کردم. در این هنگام دیدم که ۲ نفر از دوستانم هم آمده اند. من سرم را گرفته بودم که اهالی محل ما را از هم جدا کردند و من به اتفاق دوستانم از محل رفتم.
گزارش خراسان حاکی است: هنگامی که متهم در حال تشریح چگونگی وقوع قتل بود، به جوانی که کنار در منزل مقتول ایستاده بود، اشاره کرد و گفت: آن جوان (داماد مقتول) من را با چوب زد! جوان مذکور هم که با دستور مقام قضایی اجازه دفاع از خود را یافته بود، گفت: در پی سر و صدای ایجاد شده، از منزل پدرزنم بیرون آمدم که دیدم پیرمرد چاقو خورده است. وقتی به طرف او رفتم ۲ نفر از دوستان متهم دست های مرا گرفتند. او در حالی که آستین خود را بالا می زد، اضافه کرد: این فرد (متهم) ۲ ضربه چاقو به ساعدم زد که آثار آن هنوز نمایان است. پس از آن هم شیشه را شکست و قصد ورود به منزل را داشت که در یک لحظه با دوستانش و با موتورسیکلت از محل فرار کردند اما من در آن لحظه هیچ چیزی در دستم نداشتم.
بنابراین گزارش، زمانی که متهم چگونگی وارد کردن ضربه چاقو به پشت شانه پیرمرد را بازسازی می کرد، قاضی شاکر پرسید: وقتی تو کارت شارژ نسیه از مغازه دار خواستی او گفت من نسیه نمی دهم پس چگونه نزاع شما شروع شد؟ متهم پاسخ داد: او به من ناسزا گفت من هم جوابش را دادم! با اعترافات صریح متهم در محل وقوع جنایت، مقام قضایی دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد و بدین ترتیب متهم این پرونده جنایی در حالی که با اطرافیان و پدرش که در محل حضور داشتند، خداحافظی می کرد سوار خودروی پلیس شد و در آینده تاریک خود فرو رفت.
این گزارش حاکی است: در آغاز بازسازی صحنه قتل، کارآگاه احسان حسن نژاد (افسر پرونده) به تشریح این پرونده جنایی پرداخت و گفت: پس از فرار متهم و ۲ همدستش از صحنه حادثه، عملیات اطلاعاتی و پلیسی با انجام یک سری تحقیقات میدانی در محل وقوع جنایت آغاز و مشخص شد که متهمان به محل نامعلومی گریخته اند.
وی با بیان این که مجروح حادثه پس از ۴۸ ساعت بستری در بیمارستان جان سپرد، ادامه داد: در نهایت با دستورات ویژه قضایی، متهمان این پرونده جنایی دستگیر و به مرجع قضایی معرفی شدند. متهم در حاشیه بازسازی صحنه جنایت و در گفت وگویی کوتاه به خراسان گفت: من چوپان بودم و درسی هم نخواندم. پدرم مرا خیلی نصیحت می کرد اما به حرفش گوش نکردم و الان هم خیلی پشیمانم یک بار به خاطر مواد مخدر دستگیر و روانه زندان شدم ولی بعد تبرئه شدم.
وی افزود: یک فرزند خردسال دارم که چند ماه بود او را ندیده بودم و دلم برایش تنگ شده بود اما من هیچ وقت اعتیاد نداشتم.

درباره نویسنده
عبدالله افتاده

ارسال یک نظر