در حال خواندن
برخورد تند معاون وزیر ارتباطات با یک فعال صنفی در میزگرد خبری
2

ماهنامه پیوست در آخرین شماره خود در دفتر مهندس جهانگرد میزگردی را با حضور معاونان وزیر ارتباطات و دو تن از فعالان صنفی برگزار کرد، در حین برگزاری این میزگرد که به عملکرد مدیران آی تی کشور در سال های گذشته و دولت فعلی پرداخته است، گویا به دلیل انتقاد صریح سهیل مظلوم نائب رییس پیشین سازمان نظام صنفی در گیری لفظی با علی اصغر عمدیان رییس سازمان تنظیم مقررات رخ می دهد که عمیدیان در پاسخ به انتقادات سهیل مظلوم میگوید: اصلا شما چه‌کاره هستید که من اینجا با شما محاجه کنم؟ من می‌خواهم حرفم را بزنم. و مظلوم نیز در پاسخ می گوید: ما افتاده‌ایم آقای عمیدیان. “کنایه به برخورد تند وی در حدود یک ماه پیش با خبرنگار حوزه ICT.” شما را به خواندن مشروح این میزگرد دعوت می کنیم.
نود آی سی تی – تردیدی نیست که محور مناقشات و مذاکرات نیمه دوم سال اخیر در فضای فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران تقابل انتظارات و اقدامات در راهبری ICT کشور بود.حجم خواسته‌های فروکوفته و دوباره بیدارشده سال‌های گذشته چنان فراوان است که در تمامی زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نمودهای ملموسی داشته و در این میان حوزه فناوری هم استثنا نیست. دولت تازه به وزارتخانه راه یافته هم دیگر دومین صد روز نخست خود را پشت سر گذاشته است و به تدریج صدای انتقاداتی که تغییراتی ملموس در زمینه‌هایی مانند اینترنت، بخش خصوصی، تجارت‌ الکترونیکی و تنظیم مقررات و در یک کلام راهبری فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور طلب می‌کنند، رو به تزاید است. به فراخور یک احتیاط و بی‌توجهی تاریخی تاکنون این صدا‌های انتقاد در بازار فناوری بسیار پراکنده و اغلب غیرمدون بوده است. شناخته‌شده‌ترین این فریادهای طلب وعده در حد چندین یادداشت پراکنده از سوی جمعی فعال صنفی است که در دهه اخیر در توسعه تشکل‌های صنفی موثر بوده‌اند و اکنون نیز از جایگاهی حقیقی به بیان عقیده می‌پردازند. از سوی دیگر مقامات رسمی نیز تاکنون در پاسخ به این مسائل به برخی زمزمه‌های پراکنده و پیچیده در لفافه پشت تریبون سخنرانی‌ها یا همایش‌ها بسنده کرده‌اند و از همین رو کمتر میدان مستقیم و موثری برای تضارب آرای مدافعان و منتقدان کارنامه نیم‌ثلث دولت یازدهم پدید آمده است.ماهنامه پیوست نیز در جهت خط مشی نخستین خود در ترویج نقد دوسویه و منصفانه کوشیده است اولین زمینه منطقی و بالادستی را برای شنیده شدن پاسخ‌ها و جواب‌ها بر بستری واحد در آخرین شماره سال ۹۲ خود فراهم کند. در انتخاب حاضران میزگرد بیش از سمت و جایگاه به تمایل و تسلط افراد برای بیان صریح مواضع‌شان توجه شده است تا فضای یک گفتمان سالم و روشنگرانه فراهم شود. ترکیب حاضران نیز عبارت است از: نصرالله جهانگرد رئیس سازمان فناوری اطلاعات، برات قنبری معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبری، علی‌اصغر عمیدیان رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و محمود خسروی رئیس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت. در مقابل این معاونان نیز منتقدانی همچون رئیس و نایب‌رئیس پیشین سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کل کشور، امیرحسین سعیدی نائینی و سهیل مظلوم نشسته‌اند تا درباره دغدغه‌های خود از گرایش و منش راهبری فناوری در دولت تدبیر و امید بگویند.
 
حدود هفت ماه است دولت جدید سرکار آمده اما به‌رغم گذشت این هفت ماه سوالات زیادی در مورد برنامه دولت در حوزه ICT مطرح است، من پرسش را از مهندس جهانگرد آغاز می‌کنم؛ می‌خواستم بپرسم نگاه دولت به فناوری اطلاعات چگونه است و آیا نسبت به گذشته تفاوتی کرده و اهداف مشخصی برای اینکه کار انجام شود در نظر گرفته شده است؟جهانگرد: تا زمانی‌که معاون برنامه‌ریزی هست(اشاره به آقای قنبری) چرا از من شروع کردید؟ ایشان باید هر کاری را که من انجام می‌دهم تایید کنند.قنبری: البته اثبات شی‌ء نفی ما عدا نمی‌کند.نصرالله جهانگرد، رئیس سازمان فناوری اطلاعات: مدیریت امروز، فناوری اطلاعات و ارتباطات را یک مولفه اساسی زیرساختی حیاتی برای اداره اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کشور می‌داند. کاری که شروع کرده‌ایم، تبیین این موضوع و بازگو کردن اهمیت آن به زبان اقتصادی، مدیریتی، اجرایی و به زبان امنیتی است. به هر حال ارتباطات مرز امنیت یک کشور است، صیانت از آن بسیار مهم است. اما ما در داخل مرز می‌خواهیم حداکثر تلاش خود را انجام دهیم و در رفاه زندگی کنیم. بنابراین باید بالندگی، توانمندی و ظرفیت مناسب برای این بستر را فراهم کنیم. ما از ارتباطات و فناوری اطلاعات انتظار داریم همه قلمروهای فرهنگی اقتصادی و اجتماعی را توانمند کند تا از این طریق بتوان خدمات بهتری را در زمان کوتاه‌تر و با کیفیت بالاتر در اختیار مردم قرار داد. نمونه‌ اخیرش توزیع سبد کالاست. گذشته از آن چند روز اولی که به دلیل نوع تصمیم‌گیری مدیریتی کمی ناهماهنگی و تلخی ایجاد شد، از نقطه نظر اجرایی اگر قرار بود چنین‌کاری در کشور به روش گذشته انجام شود -البته تاکید می‌کنم این گفته‌های من خارج از ارزشگذاری انجام موضوع است با این فرض که این دستوری است که باید اجرا شود- ما باید سه میلیارد تومان پول برای چاپ کوپن می‌دادیم. بیش از دو تا سه ماه طول می‌کشید تا شعب بانک‌ها این کوپن را پخش کنند؛ باید برای احراز هویت یک کپی شناسنامه نیز می‌گرفتیم، حسابداری و تسویه آن نیز بیش از یک سال طول می‌کشید، اما الان به جرات می‌توانم بگویم با ترکیب حدود هفت یا هشت سوپرسیستم کشور خدمتی فراهم شده تا در فاصله یک هفته نزدیک به ۱۰ میلیون بسته را در اختیار مردم در سراسر کشور قرار ‌دهید، حسابداری آن روزانه است و تا روزی که پایان یابد هیچ گونه خللی در نظام حسابداری ایجاد نمی‌شود. در آینده به راحتی می‌توانیم روی این بستر هر نوع یارانه‌ای را در اختیار مردم قرار دهیم. هیچ پیشخوان و ابزار دیگری به این شکل در کشور نداریم. بررسی‌های ما نشان داد حدود ۱۵ درصد برنامه پنجم اجرایی شده است، برای محقق شدن اهداف برنامه باید طی دو سال باقیمانده برنامه پنجم، حدود ۱۷ تا ۱۸ میلیارد دلار در زیرساخت و تقریبا دو برابر آن را در سطح بازار، سرمایه‌گذاری کنیم. پس بازار بزرگی در کشور شکل می‌گیرد و شتابندگی در ارائه خدمت به مردم ایجاد می‌شود. ما در زیرساخت فعالیت‌های بسیار مهمی را شروع کرده‌ایم، منابع مالی مناسبی با هماهنگی صورت‌گرفته در سطح ملی تامین شده است، امیدواریم چنین بازاری با جلب حداکثر توان داخلی مشارکت بخش خصوصی و آحاد مردم بتواند هم موجب رونق کسب و کار و ارتقای فرصت‌های کاسبی و هم ارتقای خدمت و ارزش افزوده در کشور شود.
چیزی که شما اشاره کردید رویکرد دولت به فناوری اطلاعات و ارتباطات است اما هنوز برای مخاطبان یا فعالان این حوزه نامشخص است که دولت چه اهدافی را به صورت مشخص در بازه‌های زمانی یکساله دوساله یا چهارساله پیگری می‌کند؟ در مورد مزایای فناوری اطلاعات همه اتفاق نظر دارند اما به لحاظ اقتصادی و زیرساختی در چه وضعیتی قرار داریم؟برات قنبری، معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی: نکاتی که مهندس جهانگرد اشاره کردند یک باید است و چیزی نیست که بخواهیم انتخاب کنیم بلکه الزام است. در دور جدید شکل‌گیری دولت سعی شد تیم مدیریتی وزارتخانه دیدگاه‌های روشنی برای توسعه بخش داشته باشد، به هر حال ما چندین برنامه را پشت سر گذاشته‌ایم، در اکثر برنامه‌های گذشته به کمیت و آمار و ارقام توجه کرده‌ایم اما از برنامه پنجم و به تبع آن برنامه‌های آتی، دیگر جایی برای ورود به برنامه‌های کمی نیست. شاید اگر در برنامه پنجم هم به آن بپردازیم در برنامه‌های آتی بحث کمیت مطرح نباشد، پس لازم بود مدیریت جدید با این باور سه سطح سیاستگذاری، تنظیم مقررات، اجرا و عملیات را از هم جدا کند. بخش سیاستگذاری دیدگاه دولت را می‌رساند، تنظیم مقررات منجر به ثبات بازار می‌شود و بخش عملیاتی و اجرایی نیز بر اساس بحث اقتصادی بازار شکل می‌گیرد. در فعالیت جدید سعی کردیم ضمن دریافت پیشنهادات از پایین، از بالا نیز سیاستگذاری کلی را تعیین کنیم تا علامتی به بازار باشد و بازار با این علامت‌ها خود را تطبیق دهد. این اولین تغییر پارادایمی بود که تیم مدیریتی وزارتخانه به آن پرداخت. شاید یکی از دلایل اعلام پایان دوره انحصار رایتل در سر موعد و تمدید نشدن آن همین بود؛ این علامتی است به بازار تا اگر کسی می‌خواهد وارد بازار شود بسم‌الله. اینکه در همین مدت اعلام شد ظرفیت‌های شبکه را باید ۱۰ یا ۲۰ برابر اضافه کنیم این سیگنال را به بازار می‌دهد که خودش را آماده کند. تردیدی نیست اگر وزارتخانه بتواند روی سیاست‌ها متمرکز شود و با ارگان‌های رگولاتوری خود بازار را تنظیم کند، بازار به خودی خود می‌تواند جهتش را پیدا کند. در کنار این بحث‌ها مطالعات تطبیقی‌ای که از سابق انجام می‌دادیم، نشان می‌داد یک درصد جمعیت جهان را در اختیار داریم و باید در این بخش هم یک درصد درآمد جهان را کسب کنیم. پس می‌توانیم بازاری به اندازه سه یا چهار برابر بازار فعلی داشته باشیم. یعنی اگر بازار فعلی‌مان در حدود ۱۷ هزار میلیارد تومان است، می‌تواند به ۵۳ تا ۵۴ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کند. مشخص بود دیگر نمی‌توانیم با ادبیات قبلی ادامه دهیم. در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات، امنیت مهم است اما خود بخش، امنیتی نیست. پیوست امنیتی داشتن ضروری است اما به خاطر این موضوع، جلوی توسعه را گرفتن امکان‌پذیر نیست. داشتن پیوست فرهنگی لازم است اما نمی‌توانیم روی اینها کار نکنیم و جلوی ورود فناوری را بگیریم. حضور در شبکه‌های اجتماعی اجتناب‌ناپذیر است بنابراین اگر به آن نپردازیم باید پشت دیگران حرکت کنیم. پس تعبیر این بود که در عوض اینکه دنبال دیگران راه برویم باید خودمان فضا را آماده کنیم. به‌‌رغم همه ایراداتی که به بحث‌های خصوصی‌سازی مخابرات و نحوه تقسیم کارها و نحوه نگاه به بحث‌های تحقیقاتی داریم اما بخش آماده شده تا خود ذی‌نفعان آن را اداره کنند. مشخص است بیش از ۷۰ درصد فعالیت برای گردانندگان بخش است. پس ما هم سعی کردیم بخش‌های حاکمیتی و زیرساختی را به اندازه ۲۵ تا ۳۰ درصد محدود کنیم. بحث دوم این بود که در این بخش مشکلی برای جذب سرمایه‌های دیگر نداریم، فقط باید دیدگاه را اصلاح کنیم. بر اساس اینها اگر زمینه برای سرمایه‌گذاری مناسب باشد، سرمایه‌گذارها آماده سرمایه‌گذاری هستند. چهارم این است که ما به عنوان دولت نگاه‌مان چیست؟ در بخش حاکمیت دنبال کاسبی و تجارت هستیم یا دیدگاه را باید عوض کنیم؟ ما دو یا سه اصل را در مدیریت جدید پیگیری می‌کنیم، یکی اینکه سعی می‌کنیم اداره امور کشور را در این نوع بخش‌ها به دست کارمندهای دولت ندهیم. نمی‌توان به‌گونه‌ای عمل کرد که اگر سرمایه‌گذاری خواست بیاید، کارمند اداره‌ بخواهد همه فعالیت‌ها را نگه دارد و تصمیمات قبلی را وتو کند. معنی‌اش این است که باید دیدگاه را عوض کنیم و سیستم به‌طور شفاف و روشن مواضعش را اعلام کند. در کنار این قضیه ثبات تصمیم‌گیری هم برای ما مهم است. کسی که می‌خواهد سرمایه‌گذاری کند باید بداند ۱۰ یا ۱۵ سال دیگر کجا ایستاده است. در گذشته چون تجربه اپراتور دوم را داشتیم و کار علمی و تحقیقی خوبی انجام شد، الگوی خوبی پیش ‌رو داریم. در رابطه با اپراتور دوم چون کار مطالعاتی خوبی انجام دادیم نه وزارتخانه دلخور است و نه اپراتور و منافع همه تامین شده است، درست در مقابل این قضیه خصوصی‌سازی مخابرات وجود دارد. چون نه خرج کردیم، نه مطالعه کردیم و نه درست عمل کردیم هنوز با چالش مواجهیم. باید بپذیریم چون خودمان خوب عمل نکردیم چوب آن دوره را می‌خوریم. الان به این تفاهم رسیده‌ایم که باید در بخش زیرساخت سرمایه‌گذاری گسترده‌ای انجام دهیم و به‌ گونه‌ای عمل کنیم که قیمت تمام‌شده محصول کاهش پیدا کند. دیدگاه‌مان به زیرساخت به عنوان یک بنگاه اقتصادی نیست، هر بخشی که انحصاری است باید قیمت‌هایش کنترل شود و به‌گونه‌ای عمل کند که قیمت‌ها کاهش یابد. بررسی‌های ما نشان می‌دهد در پنج سال گذشته به جای اینکه در بخش، سرمایه‌گذاری شود هر سال بیش از پنج هزار میلیارد تومان نیز از بخش خارج شده است. از این بخش حدود سه یا چهار هزار میلیارد تومان به عنوان حق امتیاز به خزانه واریز شده، از پول بخش، سود بنگاه‌ها تامین شده و به عنوان بازپرداخت خرید بخش مخابرات اقساط شده است. چه به صورت سهام عدالت و چه سهام دولت. امسال موفق شدیم اجازه ۱۰۰ درصدی را برای بازگشت این میزان سرمایه به بخش زیرساخت بگیریم اما چون شرایط بودجه‌ای فراهم نبود از سال آینده ۵۰ درصد آن را اجرایی خواهد شد. پس دیدگاه این است که زیرساخت باید ارزان شود تا بتوانیم قیمت تمام‌شده را پایین بیاوریم و این بخش کاملا مطمئن و قوی شود و در عین حال ظرفیت جذب بازیگران جدید را نیز داشته باشیم و با جذب بازیگران جدید این حوزه زیرساخت لنگ نزند. خوشبختانه در یک کار تیمی به این نقطه رسیدیم که اهداف کلان بخش را ترسیم کنیم، وقتی اهداف ترسیم شد، بر اساس این قضیه هر کدام از بخش‌ها می‌دانند چه وظایفی دارند. از طرفی می‌توانیم به دولت پیام بدهیم که چگونه می‌تواند فضای کسب و کار مناسبی ایجاد کند.امیر حسین سعیدی نائینی، رئیس اسبق سازمان نظام صنفی رایانه‌ای: تشکیل این جلسه نشان می‌دهد مسوولان جدید وزارتخانه آماده پاسخگویی هستند و با عزم‌شان می‌خواهند تغییراتی ایجاد کنند. البته این پاسخگویی هزینه‌هایی برای مسوولان دارد، یکسری کارهای عقب‌مانده وجود دارد و چون مدیران جدید وارث آنها هستند باید در مورد آن نیز پاسخگو باشند. نمی‌توان به جرم صداقت و شفاف‌سازی هزینه‌ها را به گردن مدیران جدید انداخت.
قبلا اصلا عدد و رقمی وجود نداشت، به همین دلیل می‌خواستیم بحث را روی عدد و رقم ببریم و متوجه شویم وضعیت فعلی چیست و باید به چه برسیم.نکته‌ای که مهندس جهانگرد و دکتر قنبری به آن اشاره کردند، هر کدام موضوع بحث جداگانه‌ای است، شما در سوال اول‌تان نگاه دولت به فناوری اطلاعات و ارتباطات را پرسیدید، آقای جهانگرد و آقای قنبری و آقای خسروی هر کدام با ۳۰ سال تجربه معلوم است نگاه‌شان چیست، درست است که این افراد الان مسوول دولتی نیز هستند اما لزوما نگاه آنها تطابقی با نگاه دولت یا سایر وزارتخانه‌ها ندارد، یعنی از نظر منی که از بیرون نگاه می‌کنم، در دولت قبلی با هوشمندی برای عوام‌فریبی یا هر دلیل دیگر شعار دورکاری را مطرح کردند، حال اگر انجام نشد یا آمار غلط منتشر شد و… بماند، ولی در دولت جدید اعلام شد دورکاری خوب نیست و گفتند قوانین ما اجازه دورکاری را نمی‌دهد. مثل این می‌ماند که یکی بگوید شفاف‌سازی انجام دهیم و دیگری بگوید شرایط ما برای شفاف‌سازی مناسب نیست و دیگری هم دلیل بیاورد که شفاف‌سازی کار بدی است. در این مثال خاص مطمئن هستم نه از وزیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سوال شد و نه از آقای جهانگرد و قنبری. دو سوال به وجود می‌آید؛ آقای دولت تو چرا می‌گویی دورکاری بد است؟ و آیا دستاوردهای فناوری اطلاعات باید فدای قوانین پوسیده شود؟ نگاه دولت به وزارت فاوا چیست؟ در گذشته دولت عمدا یا سهوا قصد تضعیف این وزارتخانه را داشت به‌گونه‌ای که در مجلس بحث انحلال این وزارتخانه را مطرح کرد. در حال حاضر نیز خیلی بهتر عمل نمی‌کند. چرا در موضوعات مختلف از وزارتخانه مشاوره گرفته نمی‌شود؟جهانگرد: من تعریضی به گفته آقای سعیدی دارم، به نظر من بحث را چند بخش کنیم، ابتدا به عنوان وزارتخانه‌ای که مسوول تامین زیرساخت‌ها و محور سیاستگذاری فاوای کشور و توسعه کاربردهای آن است، بحث را پایان برسانیم، پس از آن وارد تاثیر فاوا در زندگی مردم شویم. آنچه متوجه شدم این است که نقد برون‌داد نهایی تصمیمات بسیار مهم است. وقتی نتیجه کار را ببینیم بهتر می‌توانیم ارزیابی کنیم. هر چند هنوز برای داوری عملکرد دولت باید احتیاط کنیم.
آقای خسروی، مهندس قنبری به رویکردها و اهداف وزارت فاوا اشاره کردند، در شرایط فعلی وضعیت زیرساخت کشور به چه ترتیبی است و چه اهداف کمی برای پوشش دادن اهداف نظری باید در نظر گرفت؟محمود خسروی، مدیرعامل شرکت زیرساخت: اول به نقش دولت‌ها در توسعه فاوا اشاره می‌کنم تا بعد از آن به بحث‌های زیرساختی بپردازیم‌. بررسی کشورهای مختلف نشان می‌دهد دولت‌ها در مورد برنامه‌ریزی برای توسعه فاوا به سه بخش تقسیم می‌شوند: یا خودشان پیش‌برنده هستند، یا فقط با تدوین مقررات امکانات را برای توسعه فاوا فراهم می‌کنند و یا فقط نظارت‌کننده هستند. الان در دنیا به این نتیجه رسیده‌اند که برای توسعه زیرساخت‌ها دیگر نمی‌توانند فقط امکانات را فراهم کنند یا نظارت کنند بلکه باید خودشان پیش‌برنده باشند. مثل دولت‌های کره جنوبی یا ژاپن. از سویی بخش‌ خصوصی برای سرمایه‌گذاری به قوانین حمایتی و طول دوره بازگشت سرمایه توجه ویژه‌ای دارد، این در حالی ‌است که بازگشت سرمایه در بخش‌های زیرساختی مانند کشیدن فیبر نوری بسیار طولانی‌مدت است. ما باید به ۵۴ هزارکیلومتر فیبر نوری موجود در کشور، ۱۳ هزار کیلومتر فیبر نوری اضافه کنیم. اجرای ۱۳ هزار کیلومتر فیبر نوری به سرمایه‌گذاری زیادی احتیاج دارد و بازگشت سرمایه آن نیز بسیار طولانی‌مدت است، ثابت شده بازگشت سرمایه در این بخش بین ۱۰ تا ۱۵ سال طول می‌کشد؛ هیچ بخش خصوصی‌ای حاضر به سرمایه‌گذاری در این بخش نیست. مطمئنا اگر دولت‌ها در زیرساخت‌ها سرمایه‌گذاری نکنند، دچار مشکل می‌شویم. بحث رویکرد دولت را توضیح دادند؛ در برنامه پنج‌ساله قرار بود ظرفیت گیت‌وی کشور را به ۵۰۰ گیگ برسانیم و ظرفیت IP را نیز به دو ترابایت. به نظر خودمان حجم بالایی بود. برای رسیدن به این هدف نیاز به سرمایه‌گذاری در حدود پنج هزار میلیارد تومان بود. در آن زمان سود درآمد زیرساخت ۳۰۰ میلیارد تومان بود که از این میزان ۷۰ درصد به عنوان مالیات و عوارض به دولت پرداخت می‌شد و ۱۰۰ میلیارد به خود زیرساخت می‌رسید. کاملا مشخص است با این میزان بودجه امکان رسیدن به اهداف پیش‌بینی‌شده در برنامه پنجم نبود. حال موضوع جدیدی مطرح شده؛ قرار است بخشی از درآمدهای این بخش به خود این بخش اختصاص پیدا کند. در همه جای دنیا دولت‌ها در این بخش سرمایه‌گذاری می‌کنند اما در ایران برعکس بود؛ سرمایه‌ای که توسط این بخش ایجاد می‌شد، در بخش دیگر سرمایه‌گذاری می‌شد. از همین رو بود که ما نتوانستیم ۱۵ درصد برنامه را بیشتر اجرا کنیم. حال دولت جدید رویکردهای جدید دارد و همان برنامه‌ای را که ۱۵ درصدش هم اجرایی نشد، گسترش داد و قرار است به جای ۵۰۰ گیگ ظرفیت گیت‌وی ورودی، این ظرفیت را به چهار ترابایت برسانیم و دو ترابایت ظرفیت IP را نیز به ۲۰ ترابایت.
این‌گونه که شما می‌گویید یعنی اجرایی نیست؟خسروی: البته حجم کار خیلی بالاست اما ما شروع کرده‌ایم. در تعهدات ۱۰۰ روزه‌ای که دولت از ما گرفته است، قرار بود در ۱۰۰ روز اول ظرفیت پهنای باند را ۴۰ گیگ افزایش دهیم و این میزان را محقق کردیم و ظرفیت پهنای باند را در این دوره زمانی از ۷۰ گیگ به ۱۱۰ گیگ رساندیم و ۲۰ گیگ نیز پهنای باند داخل کشور ایجاد کردیم. در ۱۰۰ روز دوم نیز باید ۴۰ گیگ دیگر به این ظرفیت اضافه کنیم. یعنی در ۲۰۰ روز کل پهنای باند کشور دوبرابر می‌شود.قنبری: در اصل دو تا صد روز اول عملی شده، حالا مانده ۱۲ تا صد روز دیگر.خسروی: با توجه به برنامه دولت برای سرمایه‌گذاری بخشی از درآمدهای این بخش در زیرساخت‌ها در برنامه‌ها یک بازنگری مجدد انجام دادیم. قرار است ظرفیت گیت‌وی کشور را در سال ۹۳ به یک ترابایت برسانیم و ظرفیت شبکه IP داخلی را نیز به دو ترابایت و در نهایت تا پایان دوره زمانی به کل پیش‌بینی‌ها برسیم. کار بسیار سنگین است و سرمایه‌گذاری زیادی لازم داریم. باید بالای هشت هزار میلیارد تومان در این دو سه سال سرمایه‌گذاری کنیم.سعیدی نائینی: به نظر من آقای خسروی جواب شما را علمی داد. فرمایشاتش براساس تقسیم‌بندی‌هایی بود که در دنیا انجام شده است. دولت‌ها یا خودشان سرمایه‌گذاری می‌کنند یا شرایط را فراهم می‌کنند یا فقط ناظر هستند. البته شکل چهارم را نگفتند و آن هم دولت‌های مانع هستند. مثل دولت‌های ایران. وقتی یک دولت پولی را که مردم بابت زیرساخت می‌دهند، در بخش‌های دیگر هزینه کند نام دیگری جز دولت مانع ندارد. در گفته‌های آقای قنبری هم به این نکته اشاره شد؛ گفتند مجلس فقط نصف پول زیرساخت را به وی برمی‌گرداند. یعنی مجلس هنوز هم متوجه اهمیت فاوا نشده است. پول بخش فاوا را باید بیشتر کرد و به وی برگرداند نه اینکه نصفش را هم گرفت. حال نکته‌ای هم درمورد صحبت آقای خسروی بگویم؛ ایشان گفتند توسعه زیرساخت نیازمند هشت هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان است که این سرمایه‌گذاری مقرون به صرفه نیست، البته بدان معنا نیست که این سرمایه‌گذاری برای دولت نیز به‌صرفه نباشد، فقط برای بخش خصوصی مقرون به صرفه نیست. شما هشت میلیارد دلار برای آلودگی هوا ضرر می‌دهید، چهار هزار و ۲۷۰ نفر به دلیل آلوگی هوا می‌میرند. اگر فاوا توسعه پیدا کند بخشی از این هزینه‌ها جبران می‌شود. منافع کاربرد فاوا به جیب دولت برمی‌گردد. فقط یک نمونه‌اش آلودگی هواست. همان‌طور که آقای خسروی گفتند دولت‌ها به این نتیجه رسیده‌اند در این بخش‌ها سرمایه‌گذاری کنند اما نه مجلس ما به این جمع‌بندی رسیده و نه دولت.
آقای سعیدی که صراحتا اعلام کردند نگاه واحد در دولت وجود ندارد؛ آقای مظلوم به نظر شما آیا تغییر رویکردی در دولت جدید نسبت به دولت گذشته می‌بینید؟سهیل مظلوم، نایب رئیس اسبق سازمان نظام صنفی رایانه‌ای: آقای سعیدی مسائل را در سطح مجلس مطرح کردند، من می‌خواهم مسائل را در زمین وزارتخانه مطرح کنم. الان مسوولان سازمان برنامه در دسترس نیستند تا پاسخگو باشند اما مسوولان وزارتخانه هستند. با یک مثال شروع می‌کنم؛ قبل از اینکه گالیله و کوپرنیک و کپلر بگویند زمین می‌چرخد و مرکز عالم نیست، هیات بطلمیوسی وجود داشت که تا ۲۰۰۰ سال بعدمی‌توانست کسوف و خسوف را پیش‌بینی کند، بعدها آمدند پارادایم را عوض کردند و گفتند زمین هم نقطه‌ای است مثل سیارات دیگر. آن چیزی که من از دولت تدبیر و امید انتظار داشتم و الان انتظارم کمرنگ شده این بود که پارادایم را عوض کنیم، دولت هم یکی از ابزارهایی است که می‌تواند فاوا را توسعه دهد. من توقع داشتم دولت جدید با این تیم حرفه‌ای، اولین دستوری که می‌دهد رفع انحصار از زیرساخت باشد و اجازه فعالیت بخش خصوصی را در این بخش در تمام بخش‌هایش بدهد. اما این‌گونه نشد و هنوز طبق تفکر قبلی دولت مرکز است. حال آدم‌هایش روشن‌تر فکر می‌کنند و به جای ۷۵ گیگ ظرفیت می‌شود ۱۲۰ گیگ اما موضوع این نیست، پارادایم باید عوض شود. از سوی دیگر ما این همه فریاد زدیم که رگولاتور نباید مجوز را بر اساس تکنولوژی بدهد. چه معنی دارد بگوید این تکنولوژی وایمکس است یا ADSL، یکی ارائه‌کننده خدمات است و می‌تواند این سرویس‌ها را ارائه کند. ما انتظار داشتیم دولت پروانه‌ها را تغییر دهد اما مصوبه ۱۸۱ کمیسیون تنظیم مقررات تخفیف را بر اساس تکنولوژی می‌دهد؛ می‌گوید آنهایی که ADSL می‌خرند از ۳۵ درصد تخفیف بهره‌مند می‌شوند. یعنی کسی که از GPRS موبایل استفاده می‌کند نباید تخفیف بگیرد یا کسی که از وایمکس استفاده می‌کند تکلیفش چیست؟ این یعنی دخالت مستقیم دولت در بازار، حرکت به نفع عده‌ای و حذف عده‌ای دیگر. اینها با روحیه تدبیری که ما سراغ داریم سازگار نیست. آقای خسروی می‌گوید بخش خصوصی نمی‌تواند سرمایه‌گذاری کند. آقای خسروی شما کی از بخش خصوصی سوال کردید؟ نکته دیگر اینکه مثال‌هایی که آقای قنبری می‌زنند در حوزه CT است، هنوز روح غالب در وزارتخانه در حوزه توسعه CT است. من دوست دارم مهندس بگوید برای توسعه آی‌تی چگونه از ظرفیت بخش خصوصی استفاده می‌شود. به هر حال شش ماه از آغاز عمر دولت گذشته است، زمانی که ما جوان بودیم ترانه می‌خواندند «مگه تمام عمر چند تا بهار است» مگر مهندس جهانگرد و دکتر قنبری چند «شش ماه دیگر» وقت دارند؟ نکته آخر اینکه ما هنوز عوض شدن فضای امنیتی حاکم بر آی‌تی را حس نکرده‌ایم. بسیاری از شرکت‌ها هنوز مشکل امنیتی دارند. من همیشه افتخارم این است که هشت سال منتقد دولت قبل بودم اما اگر بخواهیم به تک‌خال اشاره کنیم، می‌توانم بگویم در دولت قبلی هم کارت سوخت را اجرا کردند، یارانه‌ها را به کمک بانکداری الکترونیکی دادند و حالا هم سبد کالا را توزیع کرده‌اند. نمی‌توانیم این را به عنوان تک‌حرکت به حساب آوریم. در اصل با همان تفکرات دولت‌محوری و اینکه دولت همه‌کاره عالم است می‌خواهیم این مسائل را حل کنیم. به نظر من این پارادایم جواب نمی‌دهد، مضافا بر اینکه دیگر پول نفت هم نداریم. حرف آخر اینکه آقای کرباسچی – البته شأن دوستان از آقای کرباسچی اجل است، فقط قصد دارم مثال بزنم- وقتی شهردار تهران شد، شهردار قبلی گفت ۲۰ سال طول می‌کشد تا ما تمام خیابان‌های تهران را آسفالت کنیم. کرباسچی قبل از اینکه کاری انجام دهد دستور داد تمام کرکره‌ها را رنگ زرد و نارنجی یا سفید و آبی بزنند. گلدان در خیابان می‌گذاشت و بعضی از مردم گلدان‌ها را برمی‌داشتند و باز هم آنها را جایگزین می‌کرد. می‌خواست پیام تغییر بدهد تا فرصت برنامه‌ریزی پیدا کند. من هنوز از وزارتخانه فاوا پیام تغییر را دریافت نکرده‌ام.جهانگرد: البته رنگ را شروع کرده‌ایم.
آقای عمیدیان به نظر شما آیا رویکرد دولت تغییر کرده است؟علی‌اصغر عمیدیان، رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی: ابتدا می‌خواهم دو مبحث را مطرح کنم بعد به سوال شما بپردازم. قبل از این می‌خواهم به موانع و مشکلاتی که در مقابل این تغییر وجود دارد، اشاره کنم. باید اول ببینیم چه موانعی وجود دارد و چه امکاناتی هست و آیا از این امکانات برای تغییر استفاده شده است یا خیر. اگر این آسیب‌شناسی صورت نگیرد همه ما در گذشته خواهیم ماند. طبق برآوردهای بین‌المللی اندازه بازار جهانی ۱۷۰۰ میلیارد دلار است. اندازه فعال بازار ایران پنج میلیارد دلار اما ظرفیتش ۱۷ میلیارد دلار است. یعنی ۱۲ میلیارد آن گیر و گور دارد. ۱۲ میلیارد پتانسیل این بخش گیر بینش بخش دولتی یا خصوصی است. البته مشکل اساسی دیدگاه‌های دولت است و این به معنای نبود مشکل در بخش خصوصی نیست. در گذشته چه بوده و الان چه شده است؟ پس ما الان ۱۲ میلیارد پتانسیل داریم که بلد نیستیم از آن استفاده کنیم. اگر بپذیریم شاه‌بیت کار در این بخش خدمات باند پهن است باید ببینیم در این بخش چه مشکلاتی وجود دارد که هنوز نتوانسته‌ایم آن را توسعه دهیم. اگر امروز با کمک دوستان توانستیم مجلسیان را متقاعد کنیم و بودجه توسعه زیرساخت را بگیریم آیا زمانی که زیرساخت فراهم شد ملزومات قبلی‌اش فراهم شده تا بتوان خدمات باند پهن را ارائه کرد؟ رایتل از اردیبهشت‌ماه هنوز نتوانسته است سرویس اصلی خود را بدهد.
خب این گفته همان است که می‌گویند رویکرد تغییر نکرده است؟عمیدیان: می‌خواهم بگویم قبل از اینکه دولت تصمیمی بگیرد چیزهایی قبل از دولت هم وجود دارد.سعیدی: آقای دکتر آنها چیست؟عمیدیان: محدودیت عرضه باند.سعیدی: آن هم دست دولت است.عمیدیان: نه دست دولت نیست، همه ما می‌دانیم دست دولت نیست؛ چرا خودمان را به کوچه علی‌چپ بزنیم.سعیدی: نه ما نمی‌دانیم آقای عمیدیان.مظلوم: شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه مسوول هستند و رئیس‌جمهور هم رئیس این شوراهاست، آقای دکتر چرا صورت‌مساله را عوض می‌کنید؟عمیدیان: خب اگر هست بروید دنبالش حل کنید. ما می‌خواهیم صادقانه حرف بزنیم. الان برای گرداندن این کشور بخش دولتی و بخش خصوصی ندارد. باید دید پتانسیلی که برای تغییر رویکرد وجود دارد در کجاست و از این پتانسیل چگونه استفاده کنیم.سعیدی: منظور شما این است که مشکل پهنای باند حاکمیتی است نه دولتی.عمیدیان: درست است، حاکمیتی است. بپذیریم که محدودیت‌هایی وجود دارد و اگر قرار باشد متولیان بخش ICT اعم از دولتی و خصوصی بخواهند کار کنند باید ملزومات آن را همراه کنند. آیا این کار اتفاق افتاده است؟ اعتقاد دارم کار زیادی باید انجام شود. باید همه دور هم بنشینند و بگویند چگونه می‌توان آن را سروسامان داد. الان همه مدارک پیش من هست. آقای مظلوم این موضوع به شورای عالی انقلاب فرهنگی ربطی ندارد. اینها اول باید شفاف شود. الان مرا موظف می‌کنند سال آینده هفت پروانه اپراتوری بدهم که همه آنها به سرویس‌های باند پهن برمی‌گردد. الان یک مجوز اپراتور داده‌ام زیرش مانده‌ام نمی‌دانم با آنها چه‌کنم؛ کار کارشناسی سنگین می‌خواهد و توجیه کردن دستگاه‌ها و صاحبان قوانین بالادستی.
خب این هم وظیفه دولت است، وظیفه مردم که نیست.عمیدیان: نه وظیفه دولت نیست، وظیفه همه است.مظلوم: به نظر من تمام اینها اقتصادی است. شما فرافکنی می‌کنید.عمیدیان: اصلا شما چه‌کاره هستید که من اینجا با شما محاجه کنم؟ من می‌خواهم حرفم را بزنم.مظلوم: ما افتاده‌ایم آقای عمیدیان.عمیدیان: نه افتاده نیستید، ما به عنوان کارشناس آمده‌ایم حرف‌مان را بزنیم، به اعتقاد من این موانع باید به کمک هم برطرف شود. اگر فقط بخواهیم توپ را در زمین دولت یا در زمین فلان جا بیندازیم، به هیچ جا نمی‌رسیم. این یک جامعه است، این جامعه می‌خواهد رشد پیدا کند و تک‌تک ما مسوولیت داریم. امروز اگر آقای سعیدی قدرت لابی در مراکز تصمیم‌گیر دارد باید از آن استفاده کند. من چون ریشه این کار و اثراتش را می‌دانم، می‌گویم. من می‌بینم این نوع تصمیم‌گیری در آینده چه اثراتی خواهد داشت و به عنوان یک کارشناس هشدار می‌دهم. الان دستگاه‌های بالادستی به من رگولاتور باید مجوز بدهند تا من پروانه بدهم. آیا این دیدگاه‌ها دیدگاه‌های توسعه‌ای است؟ پاسخ دهید؟سعیدی: منظور شما این است که این دیدگاه‌ها امنیتی یا فرهنگی است؟عمیدیان: یعنی اصلا به شما اجازه می‌دهند وارد این فضا شوید؟ من الان بخواهم پروانه بدهم باید از شورای عالی فضای مجازی اجازه بگیرم، آیا دیدگاه‌های توسعه‌ای وجود دارد؟ البته این موانع در سایر بخش‌ها نیز وجود دارد اما موانع توسعه در بخش فاوا بیشتر از سایر بخش‌هاست. درست است دولت تغییر کرده اما بافت قبلی که قابل تغییر نیست. نمی‌توانیم ظرف شش ماه انتظار داشته باشیم بافت قانونگذاری بالادستی که تصمیم‌گیری می‌کند به همین سرعت عوض شده باشند و اجازه دهند من به راحتی خدمات باند پهن اینترنتی بدهم. چنین فضایی وجود ندارد. تحت شرایط فعلی در پهنای باندی که هم‌اکنون می‌بایست فراهم شود، باید نخود بکاریم. از طرف دیگر فرض کنید من مجوزهای لازم را دادم، شبکه نیز فراهم شد. حالا قرار است محتوا جاری شود، مگر بخش فعال اقتصادی برای تولید محتوا و ارائه خدمات در این بستر در کشور وجود دارد؟سعیدی: بحث اول شما بحث ریشه‌ای است اما در مورد بحث دوم‌تان نظرات مختلفی وجود دارد؛ می‌گویند شما اتوبان را راه‌ بینداز بعد ترمینال مسافرکشی آن نیز فراهم می‌شود. اصلا بحث پهنای باند فقط به دولت ربط ندارد و فرادولتی است. بیش از ۱۸ میلیون به آقای روحانی رای دادند و امید بستند آقای روحانی به لطف خدا این موانعی را که شما با صداقت بیان کردید، به گونه‌ای حل کند.عمیدیان: من به عنوان کارشناس صحبت می‌کنم. من را به عنوان مسوول خطاب نکنید. بحث دیگر دغدغه‌ای که در بخش فاوا وجود دارد، سامان دادن محتوا در داخل کشور است. در ریاست جمهوری مدعی هستیم که سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر می‌کنیم؛ پردیس را راه‌اندازی می‌کنیم. ما مدعی هستیم SMEها را پشتیبانی می‌کنیم. یادم است روزی با دکتر ربیعی می‌خواستیم سرویسی را در شبکه اجرا کنیم. چهار سال طول کشید تا کار بسیار ساده‌ای انجام شود. اگر حاکمیت قبول کند بخش خصوصی را همراهی و ریسکش را تقبل کند، این پهن باند یا شبکه ملی‌ای که قرار است راه بیفتد، اتوبوس‌ها رویش راه خواهند ‌افتاد و الا امکان ندارد. مساله دیگر باز به بخش خصوصی و دولتی برمی‌گردد. در اصل مشکل، ازهم‌گسستگی سه قطب اساسی در فاوای کشور است. اگر به صنعت فاوای کشور در کشورهای مختلف توجه ‌کنید، از یک مقطع رشد به بالا تولید و خدمات و بازرگانی در کنار هم قرار می‌گیرد. چین را ببینید، ۱۲ سال قبل وقتی دید صنعت ICT وزنش از صنایع خودرو بیشتر شد از وزارت صنایع جدایش کرد و در وزارت ارتباطات قرارش داد و بازرگانی را نیز در دل آن جا داد. در کشور ما از عهد بوق صنعت فاوا بخشی از وزارت صنایع بوده، حال که بازرگانی نیز با آن ادغام شده است. با چنین شرایطی به فاوا می‌گوییم پیشران؟ اگر پیشران است باید برای آن جایگاه قائل شد. اگر بخواهیم واقعا تولید ملی را سروسامان دهیم باید تولید و بازرگانی و خدماتی که مسوولیتش با وزارت ارتباطات است در یک سبد دیده شود. من فقط به چند نکته اشاره کردم و قصد سوال و جواب ندارم. نکته‌ای دیگر هم در صبحت‌های دوستان بود که به آن اشاره می‌کنم، طبق توافق صورت‌گرفته با وزارتخانه در آینده پروانه‌ای که می‌دهیم بر اساس تکنولوژی نیست بلکه سرویس‌محور است؛ الان تلاش‌مان این است در سال آینده چیزی که ارائه می‌کنیم سرویس‌محور باشد. باید راهکارهای این موارد مشخص شود و به کمک دولت هر کدام از این بخش‌ها سر جای خودشان بنشینند.خسروی: من فقط به یک نکته‌ اشاره می‌کنم؛ دوستان می‌گویند انحصار شرکت زیرساخت باید شکسته شود. این دوستان فقط قیمت پهنای باند سر مرز را می‌بینند اما این مساله را در نظر نمی‌گیرند که شبکه عظیمی می‌خواهد تا آن را در هر نقطه که می‌خواهی تحویل دهی. در اصل قضیه فیل است؛ دست می‌زنند، فقط خرطوم را می‌بینند. فقط می‌بینند سر مرز هزینه خرید پهنای باند چقدر است. الان قیمت تمام‌شده برای هر متر کابل‌گذاری فیبر نوری بالای ۵۰ الی ۶۰ هزار تومان است. البته ما در گیت‌وی ها از بخش خصوصی استفاده می‌کنیم، می‌گوییم برو پهنای باند را بیاور و بر اساس مناقصه و استعلام از او خرید می‌کنیم.قنبری: باید به چند نکته اشاره کنم تا جهت بحث تصحیح شود و بتوانیم تصمیم‌گیری کنیم. تردیدی نیست در این جلسه حضار محترم با لباس مسوولیتی حضور دارند و به تبع آقای عمیدیان نیز به عنوان معاون وزیر و آقای خسروی به عنوان معاون وزیر و مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت حضور دارند. بحث‌مان این بود که دولت جدید چه کاری می‌خواهد انجام دهد و رویکردش به چه نحوی است؟
دوستان می‌گویند رویکرد تغییر نکرده.قنبری: دوستان می‌دانند بحثی که الان مطرح می‌شود، مربوط به زمان حال نمی‌شود، این بحث حداقل از سال ۶۴، ۷۰ و ۷۶ در کشور مطرح بود. ما سال ۷۶ به زور توانستیم دو مگ اینترنت را به بهانه اجلاس سران وارد کشور کنیم. این بحث‌ها آن زمان هم مطرح بود. بحث آی‌تی بحثی نبود که زیر نظر وزارت پست و تلگراف و تلفن سابق باشد. بحث آی‌تی زیر نظر شورای عالی انفورماتیک بود. قبل از اینها تا سال ۷۶ علاقه نداشتیم بحث فناوری اطلاعات وارد موضوعات پست و تلگراف و تلفن شود اما به هر دلیل، آی‌تی جزیی از وزارتخانه شد و ما هم متولی آی‌تی شدیم و هم سی‌تی. اینکه شما می‌بینید هنوز زیرساخت ما سی‌تی است به همین دلیل است. فشار فناوری باعث شد این دو به هم نزدیک شوند. همه دوستان خوب می‌دانند تا سال ۸۲ وزارتخانه قانون نداشت، در سال ۸۲ صاحب قانون شدیم. تا سال ۸۲ اصلا فکر نمی‌کردیم در بخش ارتباطات بحث آزادسازی و خصوصی‌سازی مطرح شود. از سال ۷۶ بعد از طرح ساماندهی اقتصادی و آزادسازی اقتصادی طبق برنامه سوم بحث خصوصی‌سازی هم مطرح شد.سعیدی: خصوصی‌سازی که نه؛ شبه‌ دولتی‌سازی.قنبری: عنوانش خصوصی‌سازی شد. برخی از مدیران فکر می‌کنند باید زمانی وارد صحنه شوند که همه شرایط آماده باشد، تا بتوانند مدیریت کنند و ادامه کار دهند. اما این نظر هم وجود دارد که هنر این است که در همین شرایط و محیط بتوانید خدمتی انجام دهید.سعیدی: حاج‌آقا نمی‌توانید.من معتقدم در همه شرایط افراد می‌توانند بانی حرکت خوب و در حقیقت سازنده شوند. یکی از بهترین دوران خدمتم درست در دوران تبعید من بود. دورانی که از وزارتخانه جدا شدم و وارد بانک ملی شدم. این چهار سال بانک ملی برایم معادل ۲۰ سال کار در وزارتخانه موثر بود. من از ۸۶ تا ۹۰ سعی کردم بحث پرداخت را حل کنم، در این دوره در سیستم بانکی حداقل ۸۰۰ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری و هزینه شد. پرداخت یارانه هم صورت گرفت و هیچ نیازی به کمک یا قانونی نبود.سعیدی: نتیجه‌گیری اینکه راه‌حل مشکلات تبعید مجدد شماست!(خنده حضار)قنبری: دقیقا همین به کجا مهم است، شاید به قول دکتر عمیدیان لازم باشد این بار تبعید شویم به وزارت صنایع. اگر بدانیم دنبال چه می‌گردیم و مشکلات‌مان کجاست حلش می‌کنیم. بنده اگر در سال ۶۳ و ۶۴ مسوول شورای عالی انفورماتیک شدم به خاطر پستش نبود، به دلیل دو دغدغه انفورماتیک بود. همان موقع هم میان شورای عالی انفورماتیک و وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد TVOR دعوا داشتیم. دادگاه یکی را با نامه وزارتخانه پلمپ می‌کرد، با نامه شورای عالی انفورماتیک فک پلمپ. پس معنی‌اش این است که باید تقسیم کار صورت گیرد. در اینکه همه دوستان معتقدند باید فاوا توسعه یابد تردیدی نیست، اینجا وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نمی‌تواند بگوید من عضوی از حاکمیت نیستم، ما عضوی از حاکمیت هستیم. وظیفه حاکمیت در رابطه با این بخش توسط این وزارتخانه جاری و ساری می‌شود. ما باید با سایر بازیکنان و بازی‌گردانندگان این صحنه تعامل کنیم و راهی پیدا کنیم. بحث‌هایی که مطرح می‌شود بحث‌های عادی و اولیه است، اگر نگاه و شیوه عمل‌مان به نحوی است که قابل دفاع نیست، باید حلش کنیم. بحث ما دو سطح متفاوت دارد. بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات هیچ ‌وقت غیراقتصادی نیست. حاکمیت با توسعه فاوا مخالف نیست، من بالاخره می‌خواهم به حساب بانکی دسترسی پیدا کنم، پول انتقال دهم. آیا کسی مانع این قضیه است؟ آیا کسی برای تامین این پهنای باند مخالفت می‌کند؟ همه می‌دانیم تمام دستگاه‌های خودپرداز به غیر از خدمات تخصصی خودش، برای ضبط تحرکات آن منطقه است، مگر ما از طریق همین دستگاه‌ها نفهمیدیم ضارب فلان قاضی چه کسی است؟ معنی‌اش این است که خود دستگاه هم خدمت می‌دهد و منافع دیگر نیز دارد. مثلا چرا شبکه بانکی آمد و از فاوا دفاع کرد؟ هر کس وارد بانک می‌شد و سلام می‌کرد سلامش برای بانک ۱۰۰۰ تومان هزینه داشت. ما به وسیله آی‌تی این ۱۰۰۰ تومان را به صد تومان تبدیل کردیم. بنابراین هم بانک سود برد و هم مشتریان ما. اینها همه بحث‌های اقتصادی دارد.سعیدی: پس آی‌تی چیز خوبی است.قنبری: چیز خوبی است.سعیدی: پس چرا جلویش را گرفتید؟قنبری: نکته همین است؛ کسی در کشور اعلام نکرده جلوی توسعه آی‌تی و جلوی خدمات خوب را می‌گیرد. در حقیقت به دلیل تعریف ناقص…جهانگرد: به نظرم ضعف مجریان بوده است.قنبری: و به دلیل طرح غلط مسائل، فرصت‌ها را از دست داده‌ایم. آیا همه مسائل ما این است که باید عکس جابه‌جا شود. هفته پیش سایت‌ها نوشتند به خاطر مشکل ثبت احوال، ثبت اسناد زمینگیر شد. درست هم بود؛ این بحث‌ها را قبلا هم داشتیم. قبلا هر کاری داشتم به سیستم ثبت احوال وصل می‌شدم اما می‌دانستم امر مردم را نباید به ارتباط دائمی وصل کرد. من می‌دانستم سایت‌های ما همیشه مورد حمله است؛ چه کسی گفته سایت بخش عملیاتی و بخش اطلاع‌رسانی باید یکی باشد؟بالاخره شما خدمتی می‌دهی برای رفاه مردم، چه کسی گفته نباید این خدمت ارائه شود؟سعیدی: حاج‌آقا رسما اعلام نمی‌کنند اما نتیجه همین می‌شود.قنبری: نه، من می‌گویم خیلی عیب است اگر ما به عنوان کارشناس نتوانیم به مدیران بگوییم راهکارهای حل مساله چیست. در همه دستورات عالی اعلام کرده‌اند فاوا را توسعه دهید اما امنیت را تضمین کنید. مگر ما معتقدیم نباید این کار را انجام دهیم؟ خب باید برویم امنیت را تضمین کنیم. وقتی در سرویسی اطمینان بدهید مساله حل می‌شود. اگر بپذیریم باید خدمت کنیم و کار کنیم، مشکل رفع می‌شود. قانون اساسی ما گفته بود پست تلگراف و تلفن در مالکیت عمومی و اداره دولت است. بعدا تعبیر کردیم شرکت زیرساخت باید دولتی باشد، درآینده می‌توان تبصره زد و مالکیت و مدیریت را جدا کرد. گاهی می‌گوییم زیرساخت بنگاه اقتصادی است و باید سودساز باشد، شاید بگوییم زیرساخت باید به بورس برود و EPS خود را افزایش دهد. اما گاهی می‌گوییم زیرساخت شرکتی است که باید طبق قاعده شرکتی اداره شود اما سرویس خوبی بدهد و قیمت تمام‌شده را پایین بیاورد. بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات از سال ۷۹ یک ریال هم از منابع عمومی دولت خرج نکرده است.سعیدی: این چیز خوبی است یا بد؟قنبری: من خوب و بد را تعیین نمی‌کنم.جهانگرد: آقای قنبری به توان بازار اشاره می‌کنند.سعیدی: آیا همه باید به بخش زیرساخت پول بدهند یا پول بگیرند؟قنبری: آقای سعیدی عزیز شما هم با من موافقید که ما باید پول زیرساخت را بدهیم.سعیدی: ما یعنی چه کسانی؟قنبری: یعنی دولت. دیدگاه جدید مدیریت همین است. پول زیرساخت را ما می‌دهیم. می‌خواستیم ۱۰۰ درصد این پول را بدهیم. همین الان اگر بتوانیم هزینه‌های سرمایه‌گذاری زیرساخت را تامین کنیم، مشکلش حل می‌شود.سعیدی: مگر زیرساخت چقدر می‌خواهد؟ تقریبا هشت هزار میلیارد تومان، پول سه اختلاس.قنبری: آقای سعیدی عزیزتغییر دیدگاه ما به گونه‌ای بوده که به این نتیجه رسیدیم باید زیرساخت را تقویت کنیم. آقای مظلوم ما می‌پذیریم در بعضی از جاها توان علمی را نداشتیم و درست تصمیم‌گیری نکردیم.مظلوم: متاسفانه فکر می‌کنم این داستان در حال تکرار است.قنبری: باید این روند را اصلاح کنیم. مشکل‌ ما در کشور کمبود نظام‌های صنفی تخصصی‌ای است که بتواند به ما هشدار دهد. اشاره می‌کنم مشکل عدم تصمیم‌گیری حاکمیت در برخی از بخش‌ها به خاطر ضعف ما مدیران است، باید بتوانیم این موضوعات را حل کنیم. بنده اگر امروز معاون برنامه‌ریزی می‌شوم باید راه را هموار کنم. وظیفه‌ام نیست پول به زیرساخت بدهم و بلااستفاده بماند. وقتی وارد بازی شدیم باید راهش را پیدا کنیم و تعامل کنیم.سعیدی: آقای قنبری به نظر شما ۱۰۰ روز آخر دولت آقای خاتمی بهتر بود یا ۱۰۰ روز اول دولت آقای روحانی؟قنبری: زمان‌ها با هم قابل مقایسه نیست، به ما یاد داده‌اند از گذشته استفاده کنیم اما زیاد روی گذشته نمانیم؛ من هیچ وقت در گذشته نایستادم، علاقه‌ای نداشتم گذشته‌ام تکرار شود، همیشه معتقد بوده‌ام در هر زمانی بر اساس آن شرایط تصمیم درست را گرفته‌ام و هیچ وقت گذشته را تکرار نکرده‌ام.جهانگرد: ساختار کشور یک ساختار موزاییکی است، هم در ترکیب مدیریتی و هم سیاسی و اجرایی. ما در چارچوب کلانی با هم کار می‌کنیم و هر دولتی در این فضا توانمندتر عمل کند و برنامه خوبی داشته باشد نتایج بهتری می‌گیرد. درست مثل مکعب‌های روبیک، اگر دولتی خوب کار کرد دولت بعدی راحت‌تر می‌تواند فعالیت‌ها را تنظیم کند اما اگر دولتی همه این قطعات را به هم ریخت شما باید یک دهه برگردید عقب‌ تا بتوانید آن را مرتب کنید.سعیدی: آقای مهندس آنها فرمول ریاضی دارد.جهانگرد: آن برای ریاضیدانان است ما که بلد نیستیم. در هر دولتی می‌توانیم بگوییم مستقلا فعالیت‌های خوبی انجام شده اما چیدمان آنها کنار یکدیگر موجب توسعه هم‌افزا نمی‌شود. دولت اگر توانست بین توان خود و اعتماد عمومی رابطه برقرار کند، همکاری ایجاد می‌شود و خیلی از ضعف‌ها را می‌توان جبران کرد. در بسیاری از مواقع مدیران اجرایی برای جبران ضعف خودشان دنبال بهانه می‌گردند و پشت بهانه‌ها مخفی می‌شوند. نباید پشت بهانه‌ها پنهان شویم.
یعنی شما معتقدید موانع بالادستی اصلا وجود ندارد؟جهانگرد: در یک ساختار موزاییکی علاوه بر موانع بالادستی، موانع پایین‌دستی هم وجود دارد و ما به عنوان متصدی و کفیل یک بخش باید ببینیم چه می‌توانیم انجام دهیم و فرض کنیم بقیه هم مانند ما فکر می‌کنند. ما برنامه ۲۰ ساله نوشته‌ایم و می‌خواهیم به سمت اقتصاد دانش‌بنیان برویم اما نگاشت اجرایی برای رسیدن به این هدف وجود ندارد. ساختار مدیریتی کشور بر پایه اقتصاد دانش‌بنیان نیست، حتی الان که سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در حال شکل‌گیری است، نشانه‌های مدیریت اقتصاد دانش‌بنیان در اندام‌ها و فرآیندها دیده نمی‌شود، نه اینکه آقای ایکس یا آقای ایگرگ ایراد داشته باشند سیستم نتوانسته درست عمل کند. البته آدم‌ها هم در اینجا نقش دارند. ما در حوزه خودمان برنامه‌ها را گفتیم، برای حرکت جهشی لوازمی نیاز است؛ این لوازم بخشی با ماست و بخشی با بخش خصوصی و بخشی با حوزه‌های پیرامونی. در مورد حوزه‌های پیرامونی اگر برنامه مشخص داشته باشیم و تعهدات‌مان مشخص باشد شخصا معتقدم مقاومت و مخالفتی با توسعه وجود ندارد. همیشه مقاومت و مخالفت در مورد رفتارهای ابهام‌آمیز به وجود می‌آید. اتفاقی که به عنوان محدودیت نام می‌بریم از نظر من به دلیل ضعف مدیریت بوده است. اصلا گزارش‌های غلط تولید شده است. وقتی وزیر وقت ارتباطات رفته در شورای نگهبان گفته حکم برنامه پنجم را تایید نکنید، موجب توسعه اینترنت و… می‌شود، اعضای شورای نگهبان حقوقدان و روحانی گفته‌اند شما اشتباه می‌کنید؛ حالا ما بگوییم شورای نگهبان مانع است یا بالادست شورای نگهبان مانع است؟ من قائل به این حرف نیستم. برنامه درست و مدیریت صحیح و رعایت ضوابط هیچ وقت مورد حمله قرار نگرفت. در حال حاضر ده‌ها دستگاه و تشکیلات از نگاه امنیتی و فیلتری نگاه مدیریتی و… به این بخش اضافه شده، آیا این بخش ارتقا پیدا کرده؟ اگر ۱۰ شورای عالی دیگر اضافه کنیم و سطحش را بالاتر ببریم، آیا توان این بخش را بالاتر برده‌ایم؟ سال ۵۹ خدمت آقای رجایی بودم، رفتم به یک استان بحران‌زده و بعد از جلسه به آقای رجایی گفتم مشکل ما این است که آنجا استاندار خوبی برای حل مساله نداریم، ایشان با دقت ظرف ۲۴ ساعت مدیریت استان را تغییر داد و مشکل حل شد.امیدوارم در دوره جدید بتوانیم برنامه درستی داشته باشیم. تدوین برنامه تقریبا تمام شده است و به صورت جدول کمی اعلام می‌شود. هنوز برای اندازه‌گیری فعالیت‌ها نیاز به زمان داریم. فعالیت‌ها یا رویکرد ما از ابتدای سال آینده مشخص می‌شود، تاکنون در ریلِ گذشته و در چارچوب بودجه گذشته عمل کرده‌ایم. در این بحث به نکاتی مانند نوع پروانه‌ها یا نوع قیمتگذاری‌ها و تخفیف‌ها اشاره شد؛ حتما این موارد در آینده اصلاح می‌شوند. آقای عمیدیان قرار است این موارد را در سال آینده اصلاح کند و اما در مورد آزادسازی زیرساخت؛ به طور صریح می‌گویم دولت فعلا برای آزادسازی این بخش برنامه ندارد. این موضوع می‌تواند مرافعه با آقای مظلوم را از بین ببرد. اگر می‌گوییم حاضر به خصوصی‌سازی هستیم باید پاسخگو باشیم اما اینجا فعلا حوزه انحصاری دولت است.
منبع: ماهنامه پیوست

درباره نویسنده
عبداله افتاده
دانش آموخته رشته روابط عمومی الکترونیک هستم، به واسطه شرایط زندگی رشته‌های مختلف کاری را تجربه کردم، تا اینکه در سال 1380 با ورود به خبرگزاری ایرنا استان تهران به عنوان خبرنگار متوجه اشتیاق فراوان به این حرفه شدم. از آن زمان تاکنون نیز در رسانه‌های مختلف در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات مشغول به فعالیت بوده‌ام. موجب خرسندی است اگر انتقادات، پیشنهادات و سوژه های خبری خود را از طریق کانال‌های ارتباطی زیر با من به اشتراک بگذارید.
  • ناشناس
    ۱۳۹۲-۱۲-۱۷ در ۱۱:۵۰

    بنده قبلا هم از این برخوردهای تند از جناب عمیدیان دیده ام تعجب می کنم از وزیر ارتباطات که برای هدایت سازمان تنظیم مقررات که باید نقش قضاوت را در بسیاری از مسایل به عهده داشته باشد از فردی استفاده شده که توانایی حفظ تعادل روحی خود را ندارد و در مواجهه با یک انتقاد از خود بیخود می شود. خداوند عاقب همه ما را به خیر کند.

  • ناشناس
    ۱۳۹۲-۱۲-۱۷ در ۱۱:۵۴

    این بخش افتاده ام خیلی جذاب بود و ممنون از جناب مظلوم که همیشه برخلاف فامیلیشان جسارت دفاع از حق را دارند و تاسف از صنف خبرنگاران که در دفاع از همکاران خودمان تعصب به خرج نمی دهیم. چند وقت پپیش با افتاده برخورد شد، امروز با مظلوم و فردا نوبت کیست به زودی مشخص خواهد شد.

ارسال یک نظر